چهارشنبه، تیر ۲۶، ۱۳۸۱

با ۱ روز تاخير !
همون تولد رو می گم . خيلی خوب بود. هرچند شب قبلش نخوابیده بودم. تا صبح پای این لعنتی داشتم download می کردم . تازه صبح هم بايد می رفتم دانشگاه . فکر نکنم هيچ وقت تا به حال اينقدر خنده دار شده بودم . تو هر ماشينی می نشستم ۳۰ ثانيه بعد خواب بودم .
بعد از ظهر هم که تولد و از اين حرفا . خيلی شانس آوردم که خوابم نبرد . وگرنه با سر می رفتم تو کيک .
ولی جدا خيلی عالی بود . من همين جا رسماْ از بانی جشن تشکر می کنم که به دنيا اومد . دليلش رو هم که خودش ديد .
بعدشم که برگشتن به خونه و خواب آلودگی تو راه . از اونجايی که من تازگيها می تونم ايستاده هم بخوابم ! ۲ ۳ بار وقتی بيدار شدم که داشتم می افتادم . طوری که وقتی یک صندلی کنارم خالی شد اون بنده خدايی که يکی دو بار تو بغلش غش کردم منو به زور نشوند رو صندلی . احتمالاْ برای تامين جانی خودش !
وقتی هم رسيدم خونه ۴۰ ثانيه بعد خواب بودم و وقتی بيدار شدم ۱۲ ساعت بعد بود . فکر کنم با يک کم تلاش بتونم رکورد خرس قطبی رو بشکنم !

هیچ نظری موجود نیست: