دوشنبه، آبان ۰۱، ۱۳۸۵

توچال

بالاخره شعر توچال رو بعد از يكي دو بار اديت و ويرايش تموم كردم و امشب اون رو به آدرس مجله كوه فرستادم . اميدوارم چاپش كنند .

به محض اينكه چاپ شد اينجا هم مي گذارمش . حدود 40 بيته و اولش اينجوريه .

سر زد سحر از افق سپيده
زرپاش جهان ز نو دميده
بر مخمل شب نگار خورشيد
با خامه نور خط كشيده
پر شور شده اگر چه هستي
بگشوده سپهر پير ديده
توچال ميان برف و سرما
آسوده و بي صدا غنوده
بسته است دو چشم دلربا را
بر بالش ابر سر نهاده
...
اميدوارم خوشتون بياد.

۱ نظر:

reza49 گفت...

امیدوارم چاپش کنن.
یک نسخه هم برای ما نگه دار