جمعه، فروردین ۰۸، ۱۳۸۲

آخیش..........اینم از اسباب کشی .بالاخره تموم شد.
راستی بالاخره یک جورایی داره طلسم می شکنه . فردا قراره با عزیز دلم و چند تا از دوستای عزیزم می رم کوه . احتمالا آتش کوه یا ساکا . فکر کنم خیلی خوش بگذره .

---------------------------------------------------------------------------------


واقعا آدم چقدر می تونه بی وجدان باشه . صبح پنجم فروردین رفتم پارکینگ خلیج دنبال موتورم . معلوم شد صبح جناب سرهنگ محترم اومدند و با وقاحت گفتند هر کی اومد دنبال موتورش بگید 16 فروردین به بعد بیاد . حالا ببینید حال من که از تهران نو رفته بودم اونجا چه جوری شد . جالبه که بابت این بی وجدانی ایشون ما باید روزی 300 تومان پول پارکینگ بدیم.

هیچ نظری موجود نیست: