فيلم عزيز ميليون دلاري را ديدم .
مسخره است . ولي آخر فيلم كه بوكسور وحشيه اون ضربه رو تو سر قهرمان فيلم زد ، من همه اش فكر مي كردم الآن اون بلند مي شه و لهش مي كنه . وقتي هم كه بلند نشد و كاربه بيمارستان كشيد همه اش منتظر خوب شدن و برگشت اون دختر به رينگ بودم . وقتي هم كه اخر فيلم مربي ، براي اينكه اون دختر بيشتر زجر نكشه اون را كشت ، من تا يك ساعتي منگ بودم كه اين چه پاياني بود ؟
ولي حالا كه خوب فكر مي كنم مي بينم كه فيلم سازهاي ايراني و صدا و سيماي ايران مقصرند كه اونقدر سليقه ما را سطحي و الكي بارآورند كه برامون قابل قبول نيست كه فيلمي آخر خوش نداشته باشه.
یکشنبه، دی ۱۰، ۱۳۸۵
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۳ نظر:
پس اعتراف مي كني كه سليقت سطحيه! آره /؟
راستي اون راننده كه قبلا گفتي چي شد
ای بابا.من اومده بودم به بازی یلدا دعوتت کنم اما انگار چند سال پیش در این بازی شرکت کردی...به هر حال دعوتت کردم !
ارسال یک نظر