شنبه، خرداد ۳۰، ۱۳۸۳

بازم ايران بدو ، آژانس انرژي اتمي بدو !!!! نمي دونم چرا ياد دو سه سال آخر عراق مي‌افتم.
نمي دونم اون احمقايي که خواب حمله آمريکا به ايران رو مي بينند ، فکر نمي‌کنند تکليف سربازهايي مثل من و بقيه سربازها که بايد تو جبهه ها کشته بشند جيه ؟ تو جبهه ها که فقط بسيجي ها و کادريها نمي روند . فکر کنم بهتره فقط دعا کنم آمريكا بي خيال ما شه !!!!
شايد بهتره اونايي هم که براي حمله آمريکا و ايران آزاد !!!! (يعني مثل عراق ؟؟؟) دلشون لک زده ياد اون چند ده هزار نفري باشند که بدون هيچ نقشي در اين قضايا قرباني مي شوند.

گير دادند که بايد بريم ميدان تير . اين غير از ميدان تيريه که تو آموزشي رفتيم. شايد مي خواهند آمادگي ما بالا باشه . وگرنه سرباز اداري ميدان تير مي خواد چي کار ؟؟؟ خلاصه فردا مي خوايم بريم ميدان تير . ما با اسلحه کلاشينکف AK47 تمرين مي کنيم. اسلحه AK47 هم اسلحه سبکيه با وزن نزديک ۳ کيلو ، ولي بيشتر به درد جنگ شهري مي خوره . در حالي که ارتش با ژ۳ تمرين مي کنه که اسلحه بيشتر مناسب جنگ صحراييه. نکته با مزه اينجاست که آمريکاييها هم با هواپيماهاي B52 تمرين مي کنند که ديگه آخرشه !!!!

يه روز بحث قدرت نيروي هوايي آمريکا بود. يک نفر گفت که تو جنگ عراق هواپيماهاي آمريکايي خيلي راحت وارد هواي ايران مي شدند و در ارتفاع 80000 پايي پرواز مي کردند. هواپيماهاي ايران هم بلند مي شدند و تا ارتفاعي که مي تونستند بالا مي رفتند (40000 پايي) و از اونجا شروع مي کردند اخطار دادن که بيا پايين ، اينجا ايرانه و از اين حرفها !!! ولي مي گفتند هواپيماي آمريکايي اصلاً جواب ايراني ها رو هم نمي‌داد. موشک هم طرف آمريکاييها شليک مي کردند ، تا نزديک اونها مي رفت و سوختش تموم مي‌شد و مي افتاد پايين.
خلبانهاي ايراني هم تنها کاري که ازشون بر مي اومد فحش دادن بود.

۱ نظر:

Shahed Rezamand گفت...

سلام
به ما سر نمیزنین؟
آدرسو پس گرفتما...
سر بزنین