جمعه، آبان ۳۰، ۱۳۸۲

١- امروز روز قدسه و بازم راهپیمایی و این حرفها . تا اونجا که به من مربوط می شه هیچوقت تو چنین راهپیمایی شرکت نکردم. به نظر من تنها چیزی که اسرائیلیها و فلسطینیها احتیاج دارند اینه که واقعیت وجود هم رو بپذیرند ، اگرچه این واقعیت حقیقت نداشته باشه . بعد هم بدون دخالت هیچ کشور خارجی و با توجه به این واقعیت و دور از افراطی گری ، مشکلاتشون قابل حله .

٢- بگو زمان برگرده عقب .
اینو تو یه فیلم شنیدم و خوشم اومد .

٣- می خوام راجع به مصدق بیشتر بدونم . کسی منبع قابل اعتمادی راجع به افکار اون می شناسه به من معرفی کنه ؟ کتابی که نویسنده تحت تأثیر دوستی یا دشمنی با مصدق حرف نزده باشه ؟

٤- یه خبر جالب به نقل از روزنامه همشهری :
مدیر یک دبیرستان آمریکایی در یک جشن خیریه برای اینکه بچه ها رو تشویق به کمک کنه بهشون قول داد اگر بیشتر از ٢٠ هزار دلار جمع بشه اون یه قورباغه رو می بوسه . بچه ها هم برای دیدن این منظره بیش از ٢٠ هزار دلار کمک کردند و مدیر مجبور شد با کراهت یک قورباغه رو سر صف ببوسه !!!!

چهارشنبه، آبان ۲۸، ۱۳۸۲

نماز جمعه این هفته اولین نماز جمعه ای بود که تو مصلای تازه ساز تهران برگزار می شد.
معمولا هم نمازجمعه هایی که رهبر امام جماعتشه شلوغ ترین نماز جمعه هاست. ولی جمعه تصاویری که پخش شد نشون می داد که فقط محوطه مصلی پر شده بود و حداکثر 2000 یا 3000 نفر بیرون مصلی بودند.یعنی در کل چیزی حدود 200 هزار نفر اونجا بودند.
از اونجا که دیگه نمی تونند با تراولینگ هایی که با هلیکوپتر انجام می دادند جمعیت رو بیشتر از اندازه واقعی نشون بدند فکر کنم تبلیغاتی های صدا و سیما خیلی ضرر کردند . و اگر از تصاویر ضبط شده برای دفعات بعد استفاده نکنند در نمز جمعه های دیگه دیدن اینکه نصف مصلی هم خالیه نباید کسی رو متعجب کنه . مگر اینکه دیگه تصویر از هلیکوپتر رو نشون ندند.

اخبار جوانه ها روز شنبه خبری پخش کرد مبنی بر استقبال پرشور جوانان و نوجوانان از نماز جمعه و با چند نفر مصاحبه کرد . جالب اینکه یکی از اونها یک پسر12 ،13 ساله بود به اسم محسن الله کرم. البته شما به دلتون بد راه ندید. آخه نه اینکه فامیل الله کرم خیلی زیاده ! ، پس احتمالا این آقا محسن با اون حاج حسین الله کرم معروف هیچ نسبتی نداره !!! شاید هم اومده بوده کارآموزی !!!!!!!!!

دوشنبه، آبان ۲۶، ۱۳۸۲

اینم یک عکس فوق العاده جالب از منظره فراز قله اورست . با یک چرخش 360 درجه ای. (پانراما) . با تشکر از دوست خوبم آرش که این عکس رو برام فرستاد ...
روزنی بر بام و مهتاب و خدا
بوته یاسی
کنار پیچک خشکیده تن

قطره شبنم
نسیم صبح

چه مهتابیست چشمانت
و جان من چه بی تابست

شنبه، آبان ۲۴، ۱۳۸۲

دیروز فیلم نیمه پنهان تهمینه میلانی رو گرفتم . من خیلی فیلم نمی بینم.ولی اونقدر تعریف این فیلم رو شنیدم که رفتم سراغش .
با این همه حرفی که میلانی تو این فیلم به این نظام زده اگر قوه قضاییه تحملش می کرد و نمی گرفتندش خیلی تعجب داشت .
واقعا خیلی قشنگ حال و روز سیاسی های اون روزها و شاید این روزها رو تصویر کرده . به نظر من خیلی اثر قشنگ و عمیقی بود ...
یک ضرب المثل عربی درباره ازدواج و انتخاب :
در 7 ثانیه می توان عاشق شد .
در 7 دقیقه می توان به نیاز جنسی پاسخ داد ....
ولی اگر اشتباه کرده باشی تا 70 سال مشکل خواهی داشت .

چهارشنبه، آبان ۲۱، ۱۳۸۲

بالاخره بعد از 2 روز دوباره قالب اینجا برگشت به وضعیت سابق. نمی دونم چی شد که یهویی قالبم پرید . برای همین 2 3 روزی با این وضعیت سر کردم تا امروز که بالاخره اشکالات قالبم درست شد و باز اومدیم خدمت انور شما .
(((((( -:- ))))))


خوبه من هر چی می نویسم اینجا خواننده ندارم . اونوقت تو یک مهمانی می فهمم که 4 5 نفر از فامیل ها اینجا رو کشف کردند . همه هم اتفاقی و از روی جستجو تو گوگل !!!!!!!!!!!!!!!

(((((( -:- ))))))


دوستان گرامی کجایید ؟ دلم تنگ شده بود برای همه تون ......

(((((( -:- ))))))


راستی این مطلب سیاه و سپید رو خوندید ؟ من که به شدت با همه حرفهاش موافقم . شما چی ؟؟؟

شنبه، آبان ۱۷، ۱۳۸۲

سعید مرتضوی (دادستان تهران) : شرايطی که در زندان های ايران وجود دارد افتخار آميز است.
زهرا کاظمی : من افتخار می کنم که در زندانهای ایران و به دست بازجوهایم کشته شدم !!!!!!!

(((((( -:- ))))))

وقتی به اصطلاح مستند سازان به اصطلاح دربند ایرانی آزاد شدند و به ایران اومدند و خاتمی که زمانی لقب مرد اصلاحات رو یدک می کشید بلافاصله پیام تبریک فرستاد ، به این نتیجه رسیدم که خاتمی اونقدر بزرگ نیست که لیاقت تبریک گفتن به شیرین عبادی رو داشته باشه . آخه درک انسانهای بزرگ لیاقتی می خواهد که امثال خاتمی از اون بی بهره اند . خاتمی همون بهتر که به صدا و سیمایی های لاریجانی تبریک بگه و کفش اونها رو لیس بزنه

یکشنبه، آبان ۱۱، ۱۳۸۲

من اصلا شانس ندارم ........
کلی خوشحال بودم که آموزشی آسون بود . ولی حالا که تقسیم شدیم می بینم که افتادم تو پادگان فرماندهی سپاه .
جایی که دفتر صفوی (فرمانده سپاه ) و بقیه است . به همین خاطر اینجا اصلا به سادگی آموزشی نیست .
مخصوصا با اون مسئول عوضی و زیرآب زنی که گیر ما اومده ....
امروز تا یک سرگرده رو دید شروع کرد زیر آب ما رو زدن که اینها بدترین افسرهایی هستند که تا حالا ما داشتیم و از این حرفا . حالم به هم خورد ازش . موقع اومدن هم به دژبانه گفت ما رو زودتر از 3 خلاص نکنه . باز خوبه دژبانه آدم بود و ما رو تا 14:15 بیشتر نگه نداشت .

یک نکته جالب :
نمی دونم تو مساجد و نماز جمعه تکبیر و شعار مردم رو دیدید یا نه ؟
جزء تفکیک ناپذیر این شعارها مرگ بر ضد ولایت فقیه است . ولی چیزی که خیلی جالب بود اینه که تو پادگان آموزشی ما خبری از این شعار نیست . اصلا بعد از نماز کسی تکبیر نمی گه . تنها شعاری هم که ما می دادیم موقع رژه بود که می گفتیم الله اکبر .... پاینده رهبر
و تکبیر هم به شکل الله اکبر ... خامنه ای رهبر بود . در حالی که من فکر می کردم تو سپاه باید شعارهای خیلی تندی بشنوم .ولی این طور نبود ...