شنبه، تیر ۱۷، ۱۳۸۵

سرگشتگی

يکي دو روز پيش داشتم بر مي گشتم خونه که يک دفعه بچه گربه نازي با سرعت از زير يک ماشين دويد بيرون و در حالي که به حالت شکار چيزي رو تعقيب مي کرد جلوي من شروع کرد به دويدن . خيلي تعجب کردم که اون دنبال چيه و وقتي بالاخره فهميدم ….
اون فقط يک برگ بود که باد داشت مي بردش و بچه گربه نازنازي بي تجربه هم به دنبال اون بود.

و اما نتيجه : واقعا چقدر از اهداف و فرصتهايي که ما تو زندگي با حداکثر توانمون دنبال اون هستيم ارزش شکار کردن دارند و چند تاشون مثل همون برگ واقعا بي ارزش هستند ؟