دوشنبه، آذر ۲۳، ۱۳۸۳
بهانه
به بهانه دادن یک CD رفتم دیدن دریا . تلفنی اصرار داشت که من این کا رو نکنم تا در وقتم صرفه جویی بشه و بیشتر به کارم برسم . ولی اون نمی دونست که همین دیدن یک لحظه او چقدر برای من مهمه و من نمی خواهم در وقت دیدن او هم صرفه جویی کنم.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
آقا سلام
سرت خلوت شد یه دستی هم به سر ما بکش ، بلکه سرو سامونی گرفتیم!
ارسال یک نظر