پنجشنبه، اسفند ۲۲، ۱۳۸۱

در هر سحر
آنگه که زلف ون
میلرزد و پریش می‌شود ز باد

آنگه که روی مهر
پرنور و پر امید
می تابد از کنار دماوند سربلند

آنگه که دخت سیه‌موی روستا
با قلب پر امید
صد بوسه می‌زند به رخ مهربان گل

بشنو پیام من
که صبا
نرم و بی‌قرار

در جای جای جهان فاش می‌کند ................


-------------------------------------------------------------------------------------

مجدانه در حال ساخت Flash هستم. حدود ۲ دقيقه‌اش تموم شده . خدا کنه چيزی بشه که لياقت عزيزم رو داشته باشه .

هیچ نظری موجود نیست: