چهارشنبه، اردیبهشت ۰۲، ۱۳۸۳

دفاع از ايران

مي دونيد که قراره منشور حقوق بشر کوروش کبير که يکي از افتخارات همه ما ايرانيانه براي يک مدت کوتاه مهمان عزيز ما باشه و در موزه ملي ايران افتخار ديدنش رو پيدا کنيم.
به شخصه خودم افتخار مي کنم که در کشوري زندگي مي کنم که بنيانگذارش کوروشه و به لقب ايراني که روي منه مي بالم . هر چند عده اي سعي دارند که نام ايران رو به نفع اميال کثيفشون به گند بکشند.
در يکي از مزخرفترين مطالبي که خوندم ، روزنامه جمهوري اسلامي ضمن بيان اين مطلب ، تراوشات کثيف ذهن بيمارشون رو به کوروش عزيز تعميم داده بود و حرکت موزه ملي رو در جهت احياي استخوانهاي پوسيده شاهان قلمداد کرده بود .
من نمي خوام تو اين صفحه محقر از نام کوروش دفاع کنم . براي اينکه دفاع از کوروش ميداني فراختر مي خواد و آدمي پرمايه تر.
فقط تنها چيزي که مي خوام بگم حقيه که کوروش به گردن سردمداران اين نظام داره که خيلي هم ضد شاه هستند.
همه مي دونيم که اساس اين حکومت بر تعلق خاطريه که اکثريت مردم ، به مذهب شيعه دارند . وگرنه حکومت شيعه در يک مملکت سني مذهب جايي نداره و بالطبع سردمداران فعلي هم در مملکتي که مردم سني باشند محلي از اعراب ندارند.
شيعه هم اگر صفويه در ايران روي کار نيومده بود ، هنوز هم که هنوزه يه جنبش زيرزميني بود که اهالي اون همه جا تقيه مي کردند و دينشون رو مخفي مي کردند . همه ما راجع به شيعه کشي تو تاريخ زياد خونديم . شيعه اگر در عراق و افغانستان و لبنان و ... حضور داره فقط به واسطه حضور ۵۰۰ ساله شيعه در حکومت ايرانه . وگرنه هنوزم که هنوزه خيلي ها به خون شيعه تشنه هستند.
حالا سوال اينجاست که چرا شيعه در ايران تونست به قدرت برسه و در جاي ديگه نتونست ؟
و سوال ديگه اينکه چه عاملي عامل اصلي گرايش ايرانيان به شيعه شد و مانع اين شد که ما هم مثل خيلي کشورهاي ديگه چشم به دهن مفتي هاي عربستان و مصر بدوزيم تا اونها براي ما تعيين تکليف کنند ؟
جواب اين مساله خيلي ساده است . خيلي ساده و در دو کلمه خلاصه مي شه : هويت ايراني
ايراني زيرک وقتي در صدر اسلام کشور عزيزش رو زير پاي اعرابي ديد که براي ايراني هويتي بيش از يک برده قائل نبودند مگر اينکه مسلمان باشند ، براي اينکه باقيمانده فرهنگش رو از نابودي نجات بده ، به اسلام رو اورد . ولي نه اسلامي که بردگي اعراب رو در پي داشته باشه . بلکه ايراني در همه حال موضع مخالف و اپوزوسيون خودش رو حفظ کرد . سرداراني مثل طاهر و بابک خرم دين با تکيه بر همين هويت و غرور ايراني بود که تونستند خلفاي عباسي رو تحقيرآميز از اين مملکت برانند.
ايراني اسلامي رو قبول نداشت که خليفه رو تو جايگاه خدايي بنشاند و براي ايراني اطاعت رو مثل بنده واجب بدونه . براي همين ايراني به تدريج به سمت شيعه گرايش پيدا کرد تا موضع خودش رو از خليفه و جايگاه شبه خدايي اون منفک کنه . و همين تشيع مانعي شد براي جلوگيري از انقياد ايراني شيعه توسط ترکهاي عثماني . يعني در واقع هويت و غرور ايراني بودن بود که سبب به قدرت رسيدن شيعه در اين کشور شد.حالا سوال اينجاست که هويت ايراني از کجا شروع شد ؟
آيا حکومتهاي کوچک عيلامي و آشوري و ... مسبب اون بودند يا مهاجرت قوم سرسخت و مبارز آريا به ايران ؟
و آيا غير از اين است که کوروش پادشاهي بود که اين هويت رو در ايرانيان زنده کرد و با تکيه بر اون همه حکومتهاي محلي آشوبگر رو به زير لگام اطاعت کشيد ؟
آيا هنوز که هنوزه امپراطوري ايران که از چين تا سواحل مديترانه کشيده شده بود سبب غرور تک تک ما ايراني ها نيست ؟
آيا غير از اينه که کوروش ها ، داريوش ها ، خشايارها و .... کساني بودند که باعث شدند اين هويت در ما شکل بگيره ؟
آقايان ، سگ رفتاري کار آسونيه . ولي سگ هم دستي که گوشت رو به طرفش آورده گاز نمي گيره . هويت ما ، مليت ما و غرور و فرهنگ ما محصول اراده ابر مردي به نام کوروشه . چطور مي شه که شما اون رو خائن مي خوانيد و فاسد ؟
آيا اگر کوروش نبود ، امروز ايراني بود که شما قسمتي از حکومتش رو در دست بگيريد و بنيانگذارش رو خائن بدونيد ؟

هیچ نظری موجود نیست: